زین الدین زیدان فصول زیبایی در تاریخ معاصر فوتبال نگاشته است. چه غمناک است که او آخرین صفحه قصه خود را چنین شرمسارانه به پایان برد. همه چیز برای او که بهترین بازیگر نسل خود محسوب می شود آماده بود تا دومین جام جهانی را برای فرانسه به ارمغان آورد و اینچنین حرفه خود را به پایان برساند. با ضربه موفقیت آمیز پنالتی و نفوذ فزاینده او بر ایتالیاییهای خسته همه چیز برای یک پایان عالی آماده بود. اما زیدان در عوض تصمیم گرفت با ضربه سر به سینه مارکو ماتراتزی مدافع ایتالیایی سایه ای شوم بر شهرت و حرفه خود بیافکند. ماتراتزی به روی زمین افتاد و برای لحظه ای پریشانی همه را فراگرفت تا اینکه در برابر چشمان ناباور تماشاچیان استادیوم المپیک برلین زیدان کارت قرمز گرفت. این برای زیدان و فرانسه یک فاجعه بود. ایتالیا بازی را در ضربات پنالتی و با نتیجه ۵-۳ برد. صرفنظر از اینکه ماتراتزی چه گفته و یا چه کرده، واکنش زیدان به هیچ وجه قابل پذیرش و توجیه نبود. تیم ریموند دومنک بازیگر دیگر خود یعنی پتریک ویرا را بدلیل جراحت از دست داده بود. آنها تحت هیچ شرایطی نمی توانستند اجازه دهند زیدان نیز از دست برود. فرانسه یک مهره جادویی را از دست داد. زیدان رهبری بود که می توانست جام جهانی را از آن فرانسه کند. با اخراج او، فرانسه از بهترین پنالتی زن خود در برابر پنج ایتالیایی بی نقص محروم شد. زیدان حتی نتوانست همراه با سایر اعضای تیم خود به جایگاه مخصوص برود و در مراسم تودیع که می توانست قدری تسلی بخش باشد، شرکت کند. او با شرمساری از اذهان و اعیان ناپدید شد. تلویزیونهای بزرگ استادیوم صحنه تکرار حمله زیدان به ماتراتزی را نشان ندادند. این باعث شد که بسیاری از طرفداران تیم فرانسه گمان کنند که قهرمانشان بی دلیل کارت قرمز دریافت کرده است. این ننگین ترین پایان ممکن برای قصه پرشکوه زیدان بود. قرار نبود که یک چهره افسانه ای از عظیم ترین سکوی جهانی اینچنین به ننگ و عار برود و از آنجا رهسپار بازنشستگی شود.